کشف مسیر منحصر به فرد آموزشی کودکان با استفاده از نوآوری آموزشی
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۷۳۵۸۱
به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری آنا، اکثر پدران و مادرانِ نسل جدید که متولدین دهه شصت و هفتاد هستند، دغدغه جدی در مورد مسیر تربیتی و تحصیلی فرزندانشان دارند. همه پر از علاقه و خواسته های رنگارنگ بودند اما نگاه والدین و ساختار آموزشی کشور به آنها اجازه نداد که به سمت علایق و تمایلات درونی خود حرکت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسرت بزرگ والدین، در قبال دیر رسیدنها یا هرگز نرسیدنها وقتی در کنار برنامههای متعدد استعدادیابی قرار میگیرد، یک سوال بزرگ را پیش روی ما قرار میدهد. استعداد فرزند من چیست؟ من به عنوان یک پدر یا مادر چطور میتوانم، استعداد فرزندم را کشف کنم و او را در مسیر رشد و موفقیت قرار دهم به گونهای که بعد از دوران تحصیل، احساس سرخوردگی و ناکامی گریبان فرزندم را نگیرد. به همین دلیل امروز همه دنبال این هستیم در سنین پایین استعدادهای فرزندمان را کشف کنیم. وقتی میبینیم یک پسر دوازده ساله در یک برنامه تلویزیونی آواز اصیل ایرانی میخواند، محاسبات ذهنی ریاضیاتی را به سرعت انجام میدهد، حرکات ورزشی محیرالعقول انجام میدهد، این وسوسه به سراغمان میآید که حتما باید کاری کنیم تا استعداد فرزندمان در سریعترین حالت ممکن کشف شود.
ما به عنوان والدین، عجولانه دنبال مسیری میگردیم تا راهی برای کشف استعداد فرزندمان پیدا کنیم. به موازات این طلب و نیاز از جانب والدین مجموعه گسترده ای از سخنرانان انگیزشی و موسسات فرهنگی آموزشی، با ارائه برنامههای مختلف به ما میگویند مهمترین کاری که باید انجام دهیم کشف استعدادهای فرزندمان است و ما را دعوت میکنند تا با استفاده از خدمات شان گنج پنهان و گمشده فرزندمان را کشف کنیم.
بعد از بررسی مدلهای مختلف استعدادیابی و ارزیابی آنها و به پشتوانه پژوهشهای روزآمد انجام شده در علوم تربیتی و دانش روان شناسی به یک نتیجه جالب میرسیم. برای استعدادیابی فرزندتان و برای کشف توانمندیهای او بایستی هر آنچه را که تا به امروز در مورد استعداد شنیدهاید کنار بگذارید و فراموش کنید. تنها راه کشف استعداد فرزند شما این است که دنبال کشف استعدادهای او نباشید و سعی کنید کارهای دیگری برای او انجام دهید. استعدادیابی را فراموش کنید و تمرکز خود را بر دارایی درونی فرزندتان قرار دهید.
دارایی درونی چیست؟
برخی از روان شناسان اعتقاد دارند، در کنار سرمایه های اقتصادی مثل پول، طلا، زمین و ارز، داراییِ بزرگتر و مهم تری در وجود تمام انسان ها قرار دارد. این دارایی های درونی برخلاف سرمایه های اقتصادی و ارتباطی در دسترس همه انسان ها قرار دارد و هر کس می تواند. به اندازه سهم خود از آن بهره بگیرد. در این مورد حتی ویژگی های ژنتیکی نیز دخالتی ندارد. به همین دلیل هوش (IQ) که خیلی از افراد فکر می کنند نقش تعیین کننده ای در سعادت و بهروزی ما دارد جز این دسته از دارایی های درونی نیست.
پژوهش های علمی نشان می دهد افراد یا مجموعه هایی که دارایی های دورنی بیشتری دارند نسبت به افراد یا مجموعه هایی که از موهبت سرمایه های اقتصادی برخوردارند، در بلند مدت به موفقیت شغلی و اجتماعی بیشتری می رسند. فقدان این دارایی ها در وجود هر انسان و جامعه ای فاجعه آفرین است. راز شکست آدم ها، شرکت ها و ملت ها در عدم سرمایه گذاری روی این دارایی هاست. به همین دلیل تمرکز روی این دارایی ها و سرمایه گذاری روی آنها یک مسیر مطمئن برای فرزندپروری است.
چهار دارایی درونی کداماند؟
1) امید: هدف گذاری، برنامه ریزی برای رسیدن به آن و باور به توانایی پشت سر گذاشتن موانع و رسیدن به هدف
2) خودباوری: باور به توانمندی شخصی و توان انجام دادن وظایف و مسئولیت ها و روبه رو شدن با چالش ها
3) تاب آوری: ظرفیت مقاومت در دشواری های شدید و مستمر و توانایی ترمیم خویشتن بعد از آسیب و مواجهه با سختیها
4) خوش بینی: سبک تفسیر دورنی، پایدار و کلی در قبال موفقیت ها و تفسیر بیرونی، ناپایدار و جزئی در قبال شکست ها.
برنامه آموزشی شخصی سازی شده
در گام اول برای پرورش این داراییهای درونی باید به این نکته توجه داشت که هر کدام از بچهها ویژگی منحصر به فردی دارند. و یکی از نقاط ضعف سیستمِ آموزشی این است که در آن نمی توان به تفاوت های فردی بچه ها توجه کرد. در کلاس درس معلم با تعداد زیادی دانش آموز در ارتباط است و فرصت نمی کند برای هر کدام از آنها وقت مجزا بگذارد. نمی تواند طرح درس و برنامه خود را با آنها متناسب کند. و بعد از کلاس هم یک نوع تکلیف به همه بچه ها داده می شود. در صورتی که هر کدام از بچه ها دنیای خود را دارند.
جمعی از معلمان و مربیان با سابقه مدارس تهران که دغدغه رشد و شکوفایی دانش آموزان مقطع ابتدایی را داشتند دور هم جمع شدند و همزمان با شیوع کرونا ایده راهاندازی یک مدرسه مهارتآموزی مجازی را در یک مسجد دنبال کردند. این گروه مردمی تا به امروز موفقیتهای خوبی را در زمینه نوآوری آموزشی بدست آوردند.
این گروه در فرآیند همدرس با مشاهده علاقهمندیها، نیازها، نقاط قوت و ضعف و سبک یادگیری دانش آموز به شناخت دقیقی از او می رسد و بر اساس ویژگی های شخصیتی و انگیزشی کشف شده، یک ارتباط و برنامه منحصر به فرد برای او طراحی می کند. همدرسی یک برنامه ی نوآورانه، شخصی سازی شده و رشد دهنده برای کودکان مقطع ابتدایی است که بر اساس آخرین یافته های علمی و تجربیات آموزشی طراحی شده است. همدرسی به عنوان یک مکمل و حلقه مفقوده در کنار برنامه های آموزشیِ رسمیِ مدرسه وارد عمل می شود. این برنامه در قالب یک نوآوری، با نگاه به آینده و توجه به ضرورتِ آماده ساختن بچه ها برای دنیای دیجیتال، نوشته شده است. در برنامه همدرسی هر دانش آموز یک مربی منحصر به فرد در کنار خود دارد و در یک ارتباط مستمر و خلاقانه در مسیر رشد، گام برمی دارد. ما به شما کمک می کنیم تا مسیر اختصاصی فرزندتان را برای یادگیری عمیق و پرورش دارایی های درونی او پیدا کنید.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: استعدادیابی آموزش و پرورش دانش آموزان دارایی های درونی دارایی ها کشف استعداد بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۷۳۵۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام